شلمچه
شعر رهبر فرزاانه انقلاب در مورد شلمچه
ز آه سینه سوزان ترانه می سازم |
چو نی ز مایه جان این فسانه می سازم |
به غمگساری یاران چو شمع می سوزم |
برای اشک دمادم بهانه می سازم |
پر نسیم به خوناب اشک می شویم |
پیامی از دل خونین روانه می سازم |
نمی کنم دل از این عرصه شقایق فام |
کنار لاله رخان آشیانه می سازم |
در آستان به خون خفتگان وادی عشق |
برون ز عالم اسباب ، خانه می سازم |
چو شمع بر سر هر کشته می گذارم جان |
ز یک شراره هزاران زبانه می سازم |
ز پاره های دل من شلمچه رنگین است |
سخن چو بلبل از آن عاشقانه می سازم |
سر و تن و دل و جان را به خاک می فکنم |
برای قبر تو چندین نشانه می سازم |
کشم به لجه شوریدگی بساط «امین» |
کنون که رخت سفر چون کرانه می سازم. |